• وبلاگ : گل پيكر
  • يادداشت : رجب امد
  • نظرات : 6 خصوصي ، 69 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    - مبارزه با لهو و لعب

    مامون هنگام تزويج دخترش، مجلسى ترتيب داد و از مطرب وآواز خوانى به نام (مخارق) دعوت كرد تا امام را بيازارد. مخارق‏ به مامون گفت: اگر ابو جعفر كمترين علاقه‏ اى به امور دنيوى داشته ‏باشد، مقصود تو را تامين مى‏كنم. پس در برابر امام جواد عليه السلام نشست ‏و با صداى بلند شروع به نواختن عود و آواز خوانى كرد. امام به‏ او و اطرافيانش هيچ توجه نكرد.

    بعد از مدتى سكوت سر برداشت و به‏ مخارق فرمود: از خدا بترس اى ريش دراز! در اين لحظه، ناگهان‏ عود و بربط از دست وى افتاد و دستش فلج ‏شد. وقتى مامون سبب ‏فلج ‏شدن دست را از او پرسيد، گفت: زمانى كه ابوجعفر عليه السلام فرياد بركشيد، چنان هراسان شدم كه هرگز به حالت عادى باز نمى‏گردم.